پسر مسعود رجوی سرکرده گروهک تروریستی منافقین، پدر خود را فردی دجال مینامد و معتقد است که وی حتی در حق نیروهای سازمان تحت امر خود به شدت ظلم کرده است.
به گزارش مشرق به نقل از دیدهبان، یکی از اقدامات
جنایتکارانه سازمان منافقین، نقض حقوق اعضای این تشکیلات است که از سوی
سرکردگان آنها صورت گرفته است.
بعد از شکست سنگین منافقین در عملیات مرصاد، رجوی با برگزاری نشستهایی
تحت عنوان تنگه و توحید سعی کرد تقصیر این ناکامی بزرگ را بر گردن خود اعضا
بیاندازد.
منظور از تنگه همان تنگه چهارزبر بود که در آنجا نیروهای سازمان توسط
رزمندگان ایرانی تارومار شدند و منظور از توحید نیز همان حربه رجوی بود که
سعی داشت عدم موفقیت در این عملیات را برگردن عدم توجه ذهن و فکر نیروها به
کسب پیروزی و انجام ماموریت بیاندازد.
وی با این بهانه مسئله انقلاب ایدئولوژیک و طلاق اجباری را مطرح کرد تا به
قول خودش نیروها ذهن و فکر خود را از غیر تشکیلات پاک کنند و دلبستگیهای
دنیایی خود را فراموش کنند.
با فروپاشی خانواده، مسعود رجوی به بهانههای مختلف کودکان را از پدر و
مادرها جدا کرده و به اروپا انتقال داد و در کمپهایی جداگانه نگهداری کرد
تا این افراد را تبدیل به تروریستهایی آموزش دیده کند و مورد استفاده
قرار دهد.
در سال 1997 با توجه به آغاز بحران نیرو در سازمان، رجوی برای تقویت روحیه
در میان نیروها تصمیم به بر گرداندن نوجوانانی کرد که در کودکی در 1991 به
بهانه خطرات ناشی از جنگ اشغال کویت علیرغم مخالفت خانواده هایشان به
اروپا و کانادا فرستاه شدند.
هیچ کدام از این کودکان مراحل قانونی مهاجرت فرزند خواندگی را طی نکردند زیرا اکثر آنان با مدارک جعلی وارد این کشورها شدهاند.
اما سازمان با سوءاستفاده از عدم سختگیری ماموران فرودگاهها بر رفت و آمد کودکان، این کار را صورت داده بود.
تحلیل رجوی این بود که کودکان مانعی درراه رهائی فکری وابستگان سازمان
هستند و با دور کردن بچه ها، انرژی بیشتری برای براندازی نظام ایران آزاد
خواهد شد!
طرح بازگرداندن این نوجوانان به اشرف در سال 1997 که تبدیل به ماشینهایی
شده بودند که استقلال فکری نداشتند، خیانتی دیگر در حق همین کودکان بود
زیرا بسیاری از این نوجوانان پدران یا مادرانشان یا هردو را در عملیاتهای
سازمان از دست داده بودند و البته این بازگشت نیز به هیچ عنوان به معنای
بازگشت به آغوش خانواده نبود.
از آنجا که تاخیر در اعزام این نوجوانان باعث میشد که آنان به سن قانونی
برسند و در آن صورت امکان بردن این افراد برای همیشه از بین میرفت، اکثر
این نوجوانان قبل از اینکه تبعه آن کشوری که در آن ساکن بودند بشوند، توسط
سازمان به عراق برگردانده شدند. این اقدام باعث شد که برگشت آنان به ان
کشور بدلیل اسم غیر واقعی ثبت شده در مورد مدارک مهاجرت و نیز عدم تابعیت
آن کشور دچار اشکال جدی شود.